رشد خلاقیت مهمترین بایسته آموزش هنر به کودکان است/ نقاشی کودکان هنر محسوب نمیشود
بیست و ششمین نشست از سلسله جلسات برشانه نشانه به همت معاونت هنری شهرداری رفسنجان با حضور جمعی از هنرمندان برگزار شد.
- ۱۴۰۳/۰۹/۱۶
- لینک کوتاه
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهرداری رفسنجان،در این نشست که در گالری گلستان امین رفسنجان برگزار شد، به آسیب شناسی آموزش هنر به کودکان، خردسالان و نوجوانان پرداخته شد.
مهرداد حدادی مدیرکانون پرورش فکری کودکان رفسنجان در این نشست به تجربیات خود در فضاهای آموزشی اشاره و تاکید کرد که در گذشته توجه کمتری به نقاشی کودکان میشد، اما اکنون موسسات زیادی به این حوزه پرداختهاند اما رعایت برنامه ریزی منظم در آموزش و هدفمندی و ساختارمندی آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
نگین خاندانی مربی نقاشی کانون نیز بر اهمیت اجازه دادن به کودکان برای ابراز احساسات خود در آثار هنری تأکید کرد.
وی اظهار داشت که دخالت در آثار هنرجویان کودک از سوی مربیان میتواند به عزت نفس آنها آسیب بزند.
وی خاطر نشان کرد که ایجاد فضایی امن و حمایتی برای خلاقیت کودکان در آموزشگاه ها ضروری است.
مهرناز سراج هنرمند تصویرساز رفسنجانی نیز در این نشست به تصور ذهنی کودکان برای خلق آثار هنری اشاره کرد و افزود که این تصور به آنها کمک میکند تا احساسات و تجربیات خود را بهتر بیان کنند.
استاد بهروز نکویی هنرمند مجسمه ساز در این نشست به پیچیدگیهای دنیای کودکان اشاره کرد و اظهار داشت: به آموزشگاههایی که بدون تخصص کافی به آموزش کودکان اقدام می کنند نقدهای بسیاری است. بسیاری از مربیان فقط بر اساس تجربیات سطحی آموزش میدهند که این بسیار مضر است.
نکویی همچنین به والدینی که جبران شکستها و تمایلات خود را می خواهند در هنر کودکان ببیند توصیه کرد از این کار پرهیز کنند.
سلمان جهرمی منتقد هنری نیز در این نشست اظهار کرد: نقاشی نباید بهعنوان یک هنر کودکانه تلقی شود، بلکه باید بهعنوان یک فعالیت درمانی در نظر گرفته شود.
وی به اهمیت نزدیک شدن به ناخودآگاه در خلق آثار هنری اشاره کرد و گفت که این فرآیند نیازمند آزادی در ابراز احساسات است.
وی با اشاره به دیگاه های فلسفله هنر خاطر نشان کرد: نقاش باید به جایی برسد که مانند یک کودک نقاشی کند.
مهدیه خاندانی هنرمند و مربی نقاشی به اهمیت شناخت روحیات هنرجویان و تطبیق روشهای آموزشی اشاره کرد و بر لزوم ایجاد موقعیتهای آموزشی مناسب برای پرورش خلاقیت هنرجویان تأکید کرد.
شهلا مکیآبادی از نقاشان پیشکسوت رفسنجان نیز در این نشست به تأثیر نقاشی در بیان احساسات و پرورش خلاقیت کودکان اشاره کرد و گفت که تحلیل آثار هنری میتواند به والدین و مربیان در شناخت نیازهای کودکان کمک کند.
وی بر اهمیت بررسی دقیق نقاشیهای کودکان بهعنوان یک ابزار برای شناخت شخصیت و احساسات آنها تأکید کرد.
مریم سادات مرتضوی یزدی نیز بر ضرورت ایجاد ارتباط و گفتوگو با کودکان برای آزاد کردن ذهن آنها تأکید کرد و اظهار داشت:این ارتباط میتواند به رشد خلاقیت و تفکر مستقل در کودکان کمک کند.
سید سامان ابریشمی هم به تأثیر محیط و آموزش بر رفتار کودکان اشاره و بر لزوم ایجاد سیستم آموزشی جمعی تأکید کرد.
وی خاطرنشان کرد که کودکان به سرعت از اتفاقات اطراف خود الگو میگیرند و مربیان باید به این نکته توجه داشته باشند.
در ادامه اعظم سادات جهادی مربی خلاقیت و نقاشی کودکان که مهمان ویژه این نشست بود خاطر نشان کرد: نقاشی کودکان هنر محسوب نمیشود زیرا کودک تا زمانی که بتواند تصمیم بگیرد و هدف دار شود نقاشی را به صورت غریزی انجام می دهد.
وی اظهار داشت: شانس انسان در زندگی این است که علاقه و استعدادش با هم منطبق باشد. بنابراین خیلی نباید روی مسئله علاقه کودک به هنر ، مانور داد.
وی با هشدار به والدین و مربیان گفت: مهم ترین نقش ما در آموزش هنر به کودکان این است که کاری انجام ندهیم و با امر و نهی های آموزشی کودکان را از هنر متنفر نکنیم.
جهادی با انتقاد از جشنواره های ملی و بین المللی نقاشی کودکان خاطر نشان کرد: به جشنواره ها خوش بین نیستم. جشنوارهها و مسابقات باعث میشود تا کودکانی که رتبه آورده پرتوقع و آنان که مقام نیاورده اند احساس ضعف و شکست کنند.
این استاد خلاقیت کودکان ادامه داد: جشنوارهها را نباید ملاک موفقیت یا شکست در نقاشی کودک قرار داد. نقاشی فعالیتی است که به کودک حس خوب را منتقل میکند و باعث علاقه او به خیلی از مسائل می شود. اما رویکرد جشنوراه ای این حس را از کودک می گیرد.
جهادی روانشناسی کودک را بخش مهمی در آموزش نقاشی به کودکان دانست و ادامه داد: باید با کودکان ارتباط برقرار کرد اما نباید از آنها خواست تا در مورد نقاشی خود صحبت کنند.
وی گفت: در زمینه داستان پردازی و خلق تصویر اگرچه ممکن است در برخی زمان و برای برخی کودکان موثر باشد اما همواره و برای همه نتیجه مطلوب ندارد. بلکه باید متناسب با روحیه هر کودکی به آموزش او اقدام ورزید.
سلمان جهرمی منتقد هنری نیز در این نشست اظهار کرد: نقاشی نباید بهعنوان یک هنر کودکانه تلقی شود، بلکه باید بهعنوان یک فعالیت درمانی در نظر گرفته شود. وی به اهمیت نزدیک شدن به ناخودآگاه در خلق آثار هنری اشاره کرد و گفت که این فرآیند نیازمند آزادی در ابراز احساسات است. وی با اشاره به دیگاه های فلسفله هنر خاطر نشان کرد: نقاش باید به جایی برسد که مانند یک کودک نقاشی کند.
مهدیه خاندانی هنرمند و مربی نقاشی به اهمیت شناخت روحیات هنرجویان و تطبیق روشهای آموزشی اشاره کرد و بر لزوم ایجاد موقعیتهای آموزشی مناسب برای پرورش خلاقیت هنرجویان تأکید کرد.
شهلا مکیآبادی از نقاشان پیشکسوت رفسنجان نیز در این نشست به تأثیر نقاشی در بیان احساسات و پرورش خلاقیت کودکان اشاره کرد و گفت که تحلیل آثار هنری میتواند به والدین و مربیان در شناخت نیازهای کودکان کمک کند. وی بر اهمیت بررسی دقیق نقاشیهای کودکان بهعنوان یک ابزار برای شناخت شخصیت و احساسات آنها تأکید کرد.
مریم سادات مرتضوی یزدی نیز بر ضرورت ایجاد ارتباط و گفتوگو با کودکان برای آزاد کردن ذهن آنها تأکید کرد و اظهار داشت:این ارتباط میتواند به رشد خلاقیت و تفکر مستقل در کودکان کمک کند.
سید سامان ابریشمی هم به تأثیر محیط و آموزش بر رفتار کودکان اشاره و بر لزوم ایجاد سیستم آموزشی جمعی تأکید کرد. وی خاطرنشان کرد که کودکان به سرعت از اتفاقات اطراف خود الگو میگیرند و مربیان باید به این نکته توجه داشته باشند.
در ادامه اعظم سادات جهادی مربی خلاقیت و نقاشی کودکان که مهمان ویژه این نشست بود خاطر نشان کرد: نقاشی کودکان هنر محسوب نمیشود زیرا کودک تا زمانی که بتواند تصمیم بگیرد و هدف دار شود نقاشی را به صورت غریزی انجام می دهد.
وی اظهار داشت: شانس انسان در زندگی این است که علاقه و استعدادش با هم منطبق باشد. بنابراین خیلی نباید روی مسئله علاقه کودک به هنر ، مانور داد.
وی با هشدار به والدین و مربیان گفت: مهم ترین نقش ما در آموزش هنر به کودکان این است که کاری انجام ندهیم و با امر و نهی های آموزشی کودکان را از هنر متنفر نکنیم.
جهادی با انتقاد از جشنواره های ملی و بین المللی نقاشی کودکان خاطر نشان کرد: به جشنواره ها خوش بین نیستم. جشنوارهها و مسابقات باعث میشود تا کودکانی که رتبه آورده پرتوقع و آنان که مقام نیاورده اند احساس ضعف و شکست کنند.
این استاد خلاقیت کودکان ادامه داد: جشنوارهها را نباید ملاک موفقیت یا شکست در نقاشی کودک قرار داد. نقاشی فعالیتی است که به کودک حس خوب را منتقل میکند و باعث علاقه او به خیلی از مسائل می شود. اما رویکرد جشنوراه ای این حس را از کودک می گیرد.
جهادی روانشناسی کودک را بخش مهمی در آموزش نقاشی به کودکان دانست و ادامه داد: باید با کودکان ارتباط برقرار کرد اما نباید از آنها خواست تا در مورد نقاشی خود صحبت کنند.
وی گفت: در زمینه داستان پردازی و خلق تصویر اگرچه ممکن است در برخی زمان و برای برخی کودکان موثر باشد اما همواره و برای همه نتیجه مطلوب ندارد. بلکه باید متناسب با روحیه هر کودکی به آموزش او اقدام ورزید.